یکی از بزرگترین اتهامات و گله ها به مردان در طول تاریخ، بی علاقه شدن مردان بعد از وصلت با یار است. شاید بخشی از صحت ادعای فوق ریشه ایی غریزی داشته باشد. برای توضیح این پدیده بهتر است اشاره ایی داشته باشیم به کشف علمی Coolidge Effect که نامگذاری اش با یک جوک در باره رئیس جمهور امریکا Calvin Coolidge در اواسط قرن ۲۰ به رسمیت شناخته شد.
در طی بازدید رئیس جمهور به همراه همسرش از یک مرغداری، هر دوی شان به نوبت از یک نقطهِ مزرعه بازدید کردند. بار اول همسر پرزیدنت متوجه خروسی شد که به طور مداوم از سر و کول تعداد زیادی مرغ، بالا می رفت. مزرعه دار در جواب کنجکاوی ایشان گفت که این خروس بدون توقف همه روز این کار را می کند. خانم پرزیدنت به کشاورز گفت وقتی رئیس جمهور از اینجا رد می شود برایش این حادثه را نقل کند
وقتی که نوبت به رئیس جمهور رسید سئوال وی بعد از توضیح کشاورز در باره تلاش های خستگی ناپذیر خروس این بود که آیا او فقط با یک مرغ این کار را می کند و وقتی پی برد که یک خروس است و جمع بزرگی از مرغان رو به کشاورز گفت لطفا این ماجرا را برای همسرم تعریف کنید.
به طور مشخص Coolidge Effect در بین پستانداران و معمولا جنس مذکر اتفاق می افتد. به این صورت که موجود مذکر بعد از رابطه جنسی و رفع عطش میل جنسی، به محض حضور یک عضو مونث جدید، دوباره سر شوق می آید و این ماجرا بعد از فروکش شدن و از دست دادن علاقه جنسی به شریک قبلی، دوباره و دوباره برقرار می شود.
برای اولین بار Coolidge Effect در محیط آزمایشگاه با مشاهده یک موش نر و چندین موش ماده به طور مستندثبت شده است. موش نر بعد از آمیزش با موش های ماده و وقتی که از تاب و توان افتاده بود و حتی نمی توانست جوابگوی موش های ماده درون فقس باشد به محض اضافه شدن یک موش ماده جدید به قفس،علاقه جنسی اش را بازیافت. موش نر با وجود بی میلی و با وجود در دسترس بودن موش های ماده ایی که قبلا با آنها سکس داشت فقط به موش ماده جدید رغبت جنسی نشان می داد.
توضیح این رفتار بدوی در پستانداران بر می گردد به چرخه تنازع بقا و سیستم تولید نسل هر چه بیشتر برای ادامه نسل و تکرار خویش است. پستانداران مذکر به صورت غریزی برنامه ریزی شده اند که بعد از سکس با شریک کنونی شان، اگر حیوان ماده جدیدی پدیدار گردد بلافاصله قادر باشند قابلیت جفت گیری داشته باشند.
ذکر این نکته مثل همیشه ضروری است که شناخت رفتار جنسی سایر حیوانات نزدیک به بشر، شاید مطابقت و مغایرتی با وضعیت بشر نداشته باشد ولی دانستن فرمان های طبیعی و غریزی، بی ضرر نخواهد بود.